صعود قله تله کمر گروه کوهنوردی پارس خودرو در صعود مشترک هیئت کارگران استان تهران

گروه کوهنوردی پارس خودرو - دخانیات - بزرگ خو ناصری - پرستو به تعداد ۲۲ نفر موفق گردیدند قله تله کمر واقع در شهرستان دماوند را صعود نمایند.

 

ادامه نوشته

صعود قله دماوند توسط اعضاء گروه کوهنوردی کانون بازنشستگان کارگران کرج

گروه کوهنوردی کانون بازنشستگان کارگران کرج به سرپرستی آقای احمد نیک بیان موفق گردیدند از مورخ ۱۷الی۱۹ بهمن قله دماوند را از جبهه جنوبی صعود نمایند.

سه نفر از اعضاء گروه کوهنوردی کانون بازنشستگان بنام آقایان مصطفی تخیری و احمد نیک بیان و مهدی عباسی قله دماوند را ۱۹ بهمن صعود نمودن و  دو عضو مهمان بنام آقایان فرهاد امیری و اسفندیار شریفی در حمایت تیم صعودکننده مستقر در بارگاه سوم رابط بین تیم و گروه امداد نجات منطقه بودند.

بدینوسیله مراتب تبریک گروه کوهنوردی پارس خودرو را به تیم صعود کننده و اعضای گروه کانون بازنشستگان کارگران کرج عرض می نماییم.

گزارش برنامه و تصاویر جدید دریافتی از برنامه صعود دماوند کارگران بازنشسته کرج را می توانید در ادامه مطالعه ببینید. (۲۷-۱۱-۹۲)


ادامه نوشته

"تعهد"تعهد".......

سیف الدین فرغانی از شعرای قرن هفتم و معاصر حافظ بوده است.در فرغانه از شهرهای قدیم ایران میزیسته .به شرایط زمان خود آگاه و احساس تعهد داشته.به وضعیت و حاکمیت مغولان بر سرزمین ایران احساسی ناخوشایند داشته است.او احساس خود را در این رابطه در شعر زیر به خوبی نشان داده.این مشخص میکند که همواره در طول تاریخ نزد افراد پیشرو تعهد وجود داشته است.تعهد به شرایط های گوناگون و واکنش نشان دادن افراد امری است که در طول تاریخ همواره وجود داشته و خواهد داشت.بیژن امیری

هـم مرگ بــر جهــان شمــا نیز بگذرد         هـــم رونق زمان شما نیز بگذرد

ای تیــغ تان چــو نیـزه برای ستم دراز         این تیزی سنــان شما نیز بگذرد

چـون داد عـادلان بجهان در بقـا نکرد          بیـــــداد ظالمان شمـا نیز بگذرد

در مملکت چوغرش شیران گذشت ورفت            این عوعو سگان شما نیز بگذرد

آنکس کـه اسب داشت غبارش فرونشست              گرد سم خـــران شما نیز بگذرد

بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت          هم برچراغداران شما نیز بگذرد

ای مفتخر بــه طالع مسـعود خویشتن           تأثیر اختـــــران شما نیز بگذرد

این نوبت از کسان بشما ناکسان رسید          نوبت ز ناکســان شما نیز بگذرد

بر تیر جـــور تــان زتحمل سپر کنیم           تا سـختی کمــان شما نیز بگذرد

آبیست ایستاده درین خـــانه مال وجاه           این آفتاب ناروان شما نیزبگذرد

ای تو رمه سپرده بچوپان گرگ طبع           این گرگی شبـان شـما نیز بگذرد

چیزی به نام تیم ملی یخ‌نوردی نداریم؛ زارعی: نمی‌توانیم به خاطر یک نفر تقویم فدراسیون را تغییر دهیم

زارعی: نمی‌توانیم به خاطر یک نفر تقویم فدراسیون را تغییر دهیم
چیزی به نام تیم ملی یخ‌نوردی نداریم؛
زارعی: نمی‌توانیم به خاطر یک نفر تقویم فدراسیون را تغییر دهیم
فدراسیون چیزی به نام تیم ملی یخ‌نوردی ندارد. ثانیا و مهمتر اینکه ما نمی‌توانیم به خاطر یک نفر تقویم ورزشی فدراسیون را تغییر دهیم.

رئیس فدراسیون کوهنوردی گفت: مسابقات آتی در تقویم فدراسیون گنجانده شده و به همین دلیل ما نمی توانیم به خاطر عدم حضور ملی پوشان، این رقابت ها را لغو یا به زمان دیگری موکول کنیم.

به گزارش ایلنا، انتقادات بعضی از ملی پوشان تیم ملی یخ نوردی از بی توجهی و البته برخی تصمیمات مسئولان فدراسیون در هفته‌های اخیر به اوج خود رسیده که در متن این اعتراضات، زهره عبدالله خانی عضو تیم ملی یخ نوردی بانوان کشورمان و قهرمان مسابقات قهرمانی آسیا قرار دارد.

عبدالله‌خانی در جدیدترین مصاحبه خود با ایلنا اعلام کرد که مسابقات کشوری و همچنین جام فجر در حالی برگزار خواهند شد که ملی‌پوشان ایران به دلیل حضور در المپیک سوچی و بعد از آن شرکت در مسابقات جهانی روسیه، عملا نمی توانند در این دو رویداد داخلی شرکت کنند. به همین منظور گفتگویی با رضا زارعی رئیس فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی داشتیم که مربی سابق تیم های ملی جوانان و امید کشورمان به سوالات خبرنگار ایلنا چنین پاسخ داد.

در مورد انتقادات عبدالله خانی چه نظری دارید؟

- ابتدا باید بگویم مسابقات یخ نوردی که قرار است در میگون برگزار شود، کشوری نیست و به صورت آزاد برگزار خواهد شد. در خصوص رقابت‌های جام فجر نیز ما باید حتما در زمان مشخص شده این مسابقات را برگزار کنیم چراکه اسپانسری که قرار است از این تورنمنت حمایت کند، توسط هیات همدان جذب شده و به همین دلیل ما نمی‌توانیم زمان جام فجر را تغییر دهیم. از سوی دیگر باید توجه داشت تا زمانی که فصل زمستان را در پیش داریم، امکان برگزاری این تورنمنت را خواهیم داشت و نکته بعدی این که این یخ‌نوردان همواره در حال سفر هستند و طبیعی است نتوانند در این دو رویداد شرکت کنند.

اما قبول دارید غیبت ملی‌پوشان در این دو دوره رقابت، باعث کاهش کیفیت مسابقات می‌شود؟

- اولا اینکه فدراسیون چیزی به نام تیم ملی یخ‌نوردی ندارد. ثانیا و مهمتر اینکه ما نمی‌توانیم به خاطر یک نفر تقویم ورزشی فدراسیون را تغییر دهیم.

فدراسیون کوهنوردی کلا چند تیم ملی دارد؟

- در حال حاضر فقط تیم ملی سنگ نوردی داریم و ورزشکاران یخ نورد و یا هیمالیا نورد در قالب تیم ملی فعالیت نمی کنند.

به هر حال شما به عنوان رئیس فدراسیون می بایست از قهرمانان خود که در آسیا و سایر رقابت های بین المللی و جهانی مدال کسب کرده و می کنند، حمایت کنید.

- همان طور که گفتم فدراسیون، تیم ملی یخ نوردی ندارد که بخواهد به مسابقات آسیایی و یا جهانی اعزام کند. یک نکته دیگر را هم باید بگویم و آن این که عبدالله خانی تصور می کند چون می تواند در مسابقات میگون و یا دهه فجر اول شود، باید حتما در این بازی ها شرکت کند. به نظرم او به جای این همه جنجال، می تواند مشکلات خود را در فضایی دوستانه حل کند.

البته روی صحبت وی بیشتر نایب رئیس بانوان فدراسیون است.

- ببینید من که نمی توانم به اختلافات آنها ورود و مشکلات شان را حل کنم. خودشان باید به جمع بندی برسند.

پس با این حساب تیمی از ایران به عنوان تیم ملی به مسابقات جهانی آلمان در سال بعد اعزام نمی شود. درست است؟

- سال آینده رقابت های سنگ نوردی جهان در اشتوتگارت برگزار خواهد شد که تیم ملی سنگ نوردی را اعزام می کنیم. البته اگر این مسابقات زیر نظر اتحادیه جهانی باشد تیم یخ نوردی را هم اعزام خواهیم کرد.

در هر صورت مدال های عبدالله خانی و سایر یخ نوردان کشورمان، افتخار آفرینی برای ورزش ماست.

- قبول داریم. اما توجه داشته باشید بنده در این دو ماهی که رئیس فدراسیون شده ام، هرکاری از دستم برآمده برای قهرمانان و از جمله عبدالله خانی انجام داده ام. اما این انتظار را هم دارم که وی نیز با ما همکاری کند.

فدراسیون اسکی پیش از اعزام ملی‌پوشان اسکی به المپیک سوچی روسیه، به هر یک از آنها مبلغ 5 میلیون تومان پاداش داد. آیا شما نیز برای ورزشکاران اعزامی‌تان به سوچی، این مبلغ را پرداخت خواهید کرد؟

- ببینید مسابقات یخ‌نوردی در المپیک سوچی حالت جشنواره دارد و مسابقه‌ای در این رشته برگزار نمی‌شود، اما اسکی چون زیر نظر i.o.c است، کمیته ملی المپیک اعزام آنها را تایید کرد. هرچند وزارت ورزش پاداش به ملی‌پوشان اسکی را تقبل کرد.

در مورد بدهی‌های فدراسیون کوهنوردی که از سال‌ها پیش آغاز شد، آیا این مشکل همچنان به قوت خود باقی است یا بدهی‌های فدراسیون تسویه شده؟

- ما اندکی بدهی از دوره قبلی فدراسیون داشتیم که آن هم مربوط به مسابقات آسیایی سنگ نوردی بود که در تهران برگزار شد.

مبلغ این بدهی چقدر است؟

- 150 میلیون تومان که آن هم قرار است با مساعدت وزارت ورزش پرداخت شود.

این بدهی‌ها به خصوص در چند سال قبل مشکل‌ساز شد. چراکه فدراسیون وقت، مناسباتی با برخی شرکت‌های خارجی داشت که همین مساله باعث بدهی‌های فراوان برای فدراسیون شد.

- بنده از این مسائل اطلاعی ندارم، اما اگر مشکلات مالی بیش از حد به ما فشار بیاورد، ما نیز شرکتی را تاسیس خواهیم کرد تا از طریق آن منابع مالی مورد نیاز فدراسیون تامین شود.

منبع:ایلنا خبرگزاری کار ایران

"در خصوص مزد و دستمزد"

تا چند روز یا چند هفته دیگر شورای عالی کار مرکب از جریانی فرقه ای که خود را نماینده کارگران میداند اما معلوم نیست از قوطی کدام عطاری بیرون آمده بنام"خانه به اصطلاح کارگران" و نماینده کارفرما یعنی سرمایه داران و نماینده دولت یعنی دولت حامی سرمایه داران و حافظ منافع زور مداران سرمایه دار و آقا بابکها و صراف ها و رحیم مشایی ها چونکه هر دولتی نماینده طبقه خود است در اینجا هم دولت خارج از طبقه نیست.کدام طبقه؟مشخص است استخاره لازم نیست.

به هر حال گرد هم مینشینند و تکلیف دستمزد را با توجه به تورم سال 92 برای سال 93 مشخص میکنند-آفرین-دست مریزاد.!!کمی هم سیاه بازی طی چند جلسه در می آورند.

تقدیم به همه کسانیکه باز هم فکر میکنند بوی کباب می آید.

کوهنوردان هم از این قاعده مستثنی نیستند چونکه آنها هم حقوق بگیرند یا در بخش صنعت یا در بخش خدمات یا در بخش های آموزشی و......قاعده چنین است کاری به استثنا ها نداریم آنها در اقلیت هستند یعنی جز 99در صدیهای وال استریت و تهران و جاهای دیگر نیستند.بحرحال آنها که در سراسر جهان وضعشان خوب است احتمالا همان 1 درصد هستند و در اقلیت قرار دارند.(بیژن امیری)

"شوک واره"(تقدیم به بهت زدگان از اصلاح دستمزد)

کار!مزد

کارمزد

کارمزدی

دست مزد

فصل مو کندن از خرس

بوی عید

بوی بهار

شورای عالی کار

سالی یکبار

پر در آوردن و رفتن به هوا

و رها کردن نر 

ماده چهل و یک و بستن به دعا:

که خدایا___

شود آیا

بخرم تازه قبا؟

کارگر

کارآفرین

کارآفرینان خدای دستمزد

سن سیمون،ارباب آون

گاو هفت من شیر ده

بوی یوسف 

بوی داغ

کباب سلطانی___

با گوشت تازه الاغ

خر برفت و خر برفت و خر برفت

بوی سوختن دماغ

انتظار_انتظار_انتظار

انتظار خشم کار

شیر خفته در قفس

در بیشه زار

نیروی کار

نان،پر

سفره،پر

بشقاب،پر

خاک پاشیده شده__

به چشم کار

                                 (شعر از عبدالله وطن خواه کارگر فلز بان)

"یارانه" نه "داووس" نه "سفره"

این روزها در صدا و سیما و در مجلس و در کمیسیونی که به آن تلفیق می گویند و همچنین در جراید و نزد مردم بسیار از "یارانه" صحبت می شود!یارانه ای که اگر مقابل گربه هم بگذاری قهر میکند،چونکه گربه پوستش مانند کرگدن ها کلفت نیست.البته نمی دانم آقا بابک زنجانی این قهرمان ملی کرگدنها به همراه دوستان و شرکایش خبر دارند یا نه؟که چقدر مردم منتظر روشن شدن قضیه یارانه ها هستند؟ناگفته نماند که بخش بیشتری از کرگدن ها هم مانند چاقویی هستند که دسته خود را میبُرد،به عبارتی در بیشتر مواقع کرم از خود درخت است!

گویی این روزها بوی کباب میشنوند با چلوکباب سلطانی،ولی بوی داغ کردن الاغ است خبری از کباب بره نیست.

رییس جمهور هم چند روز پیش در داووس تشریف داشت.او در خصوص رفع مشکلات اقتصادی ایران وجهان صحبت کرد!اما داووس جان بدان اینجا تهران در تقاطع  خیابان جمهوری ابوریحان نزدیک خانه به اصطلاح کارگر یعنی شرکای دزد و رفقای قافله و در مقابل مرکز اورژانس تهران و نزدیک پایگاه آتش نشانی،کارگاه خیاطی آتش گرفت و دو زن کارگر بخاطر باز نشدن پله برقی پس از چند دقیقه مقاومت در میان ارتفاع و آتش و دود و گرما و ترس و وحشت از جزغاله شدن به پایین پرت شدند و جان باختند.

داووس جان ای شهر زیبای سویس،یک روز پیشتر از آنهم در مترو گلبرگ شرق تهران جوانی بیکار بخاطر فرار از دست مامورین مترو که دست فروشی میکرد خود را به زیر قطار انداخت و به دیار باقی شتافت.

شاید بعداز این وضع اقتصادی خوب شود داووس جان،و بابک زنجانی ها و رحیم مشایی های بعدی که در راهند و در حالِ شدن هستند باز هم رکورد بشکنند و بیشتر ببرند و توسط دوستانشان مثل آقای طرف بیشتر تحویل مقامات دولت ترکیه بدهند.داووس جان مردم ترکیه از کرگدنها پوستشان کمتر کلفت است کمی عکس العمل نشان دادند.ولی داووس جان بدان شما،که در اینجا الاغ داغ میکنند(همان که گفتم)بعد از مدتی دیگر دماغ آنانی هم که در برنامه کیک بری کوهنوردی بودند میسوزد.

چه باید کرد عده ای می خواهند بدین ترتیب موج سراسری کوهنوردی را در قالب فرقه های خود در آورند ولی بهتر است فرقه خود را که مانند فرقه های سیاسی دهه های گذشته عمل میکنند به داخل موج سراسری کوهنوردی ببرند و فرقه گری را رها کنند.

داووس جان سران زر و زور جهان حتی اگر گوشت هم را بخورند استخوان یکدیگر را نمیشکنند آنها آنقدر شعور دارند که بدانند همگی در یک کشتی نشسته اند.ممکن است برای یکدیگر گاهی جفتک بیندازند اما بایستی در مقابل زحمتکشان جهان متحد باشند.

داووس جان زحمتکشان متحد نیستند چرا؟در قرن نوزدهم مارکس گفته بود:کارگران جهان متحد شوید.چرا؟ چونکه متحد نبودند و نیستند!اگر متحد بودند که اینرا نمیگفت!!

                                                                                     بیژن امیری

ادامه نوشته

زنان و مردان کارگر قربانی سودبری بیشتر سرمایه

یک حقیقت باور نشدنی درباره حادثه خیابان جمهوری

آیا می‌دانید دو زنی که روز یکشنبه در حادثه خیابان جمهوری از طبقه پنجم ساختمانی که دجار حریق شده بود خود را به پایین پرتاب کردند، چرا جان خود را از دست دادند؟

یک  حقیقت باور نشدنی درباره حادثه خیابان جمهوری 
شهر خبر ، آیا می‌دانید دو زنی که روز یکشنبه در حادثه خیابان جمهوری از طبقه پنجم ساختمانی که دجار حریق شده بود خود را به پایین پرتاب کردند، چرا جان خود را از دست دادند؟
کسانی که ویدئوی سقوط دومین زن را در اینترنت مشاهده کردند، با خود گفتند: «حق داشته! از پنجره آویزان شده تا خودش را نجات دهد.»
اما این نظریه واقعیت ندارد.
قربانیان این حادثه در حالی از پنجره بیرون آویزان شده بودند که آتش هنوز به آن اتاق سرایت نکرده بود و همکاران آنها هنوز در آنجا بودند.
آن دو کارگر، تحت تاثیر صحنه‌هایی که پیشتر در فیلم‌ها که پیشتر دیده بودند، جوگیر شدند و ناگهان تصمیم گرفتند تا برای فرار از سوختن در آتش، از لبه نمای بیرونی ساختمان آویزان شوند.
آن دو زن چنان دچار وحشت شده بودند که با خود فکر نکردند اگر آویزان شدن از پنجره ضرورت دارد و بهترین راهکار است، پس چرا دیگر همکارهایشان وسط اتاق ایستاده‌اند و آنها این کار را نمی‌کنند.
دو زنی که روز یک‌شنبه جان خود را از دست دادند، قربانی وحشت ناشی از ناآگاهی شدند، پدیده‌ای که تاکنون جان بسیاری را گرفته و باز هم این روند ادامه خواهد داشت.
باور این ماجرا دشوار است که پنج تن در اتاقی که هنوز آتش به آن نزسیده منتظر بالابر آتش‌نشانی هستند، اما دو زن خود را از پنجره آویزان کرده‌اند، چون فکر می‌کنند آنجا برایشان امن‌تر است.
باور کردن این حقیقت دشوار است که وقتی آتش‌نشان‌ها همکاران آن دو زن را نجات دادند، هنوز آتش به آنجا نرسیده بود.
ضرغامی که بزرگ‌ترین رسانه این کشور را در انحصار مافیای خود گرفته باید تاکنون فرهنگ‌سازی می‌کرد و به جامعه آموزش می‌داد که چگونه از جان و سلامتی خود محافظت کند.
اکنون جز بازگو کردن حقیقت، چه کاری از من ساخته است؟
این که باید شاهد باشم دو زن از اتاقی که هنوز آتش نگرفته، فرار کردند و به اخطارهای آتش‌نشان‌ها که فریاد می‌زدند به داخل ساختمان بازگردند توجهی نکردند و در نهایت پایین افتادند و له شدند، چون پیشتر سریال تلویزیونی 125 به جای آموزش دادن مخاطبانش، به دنبال خلق صحنه‌های اکشن و بدلکاری عجیب و غریب و به تصویر کشیدن ماجراهای عاشقانه بود تا پرمخاطب باشد و برای تلویزیون آگهی جذب کند و کارگردان و تهیه‌کننده و بازیگرانش را مشهورتر کند.
وقتی تلویزیون فیلمی می‌سازد که مردی داخل چاه می‌افتد و ته آن هم آب دارد و هم گاز، بی‌شعوری و بی‌سوادی و ابله بودن نویسنده را اثبات می‌کند که نمی‌داند یک چاه یا آب دارد و یا گاز... نوشابه نیست که همزمان هردو را داشته باشد.
تلویزیون سریالی ساخت که در یکی از قسمت‌های آن «حمید لولایی» وقتی در آسانسور بود، بین طبقات گرفتار شد. پس از چند دقیقه او تنگی‌نفس گرفت و برای نجات  جان خودش شیشه در را شکست تا هوا داخل بیاید.
نویسنده این سریال شعور تحقیق نداشت، چون اگر برایش مهم بود که چه چیزی را به مخاطب نشان می‌دهد، این را می‌دانست که جز در مواقع آتش‌سوزی، کانال آسانسور بهترنی مکان ساختمان برای تنفس است و هرگز اکسیژن آن تمام نمی‌شود.
اما نمایش این سکانس از تلویزیون باعث شد تا پس از آن بارها و بارها آتش نشان‌ها هنگام امدادرسانی به افراد محبوس شده در آسانسور، با کسانی مواجه شوند که شیشه در را شکسته‌اند و دستشان بریده و از خونریزی در حال مرگ هستند، بدون این که آن کار ضرورتی داشته باشد.
مدرک دانشگاهی شعور نمی‌آورد. شعور با مطالعه و اطلاع‌رسانی و آگاهی به دست می‌آید. وقتی نویسندگان و کارگردان‌ها و حتی خبرنگاران بی‌شعور تریبون‌های بزرگتری دارند، جامعه هر روز بی‌شعورتر از قبل می‌شود.
در آینده شاهد خواهیم بود که پس از وقوع حوادثی چون زلزله، چطور بی‌اطلاعی جامعه، جان انسان‌ها را خواهد گرفت.
اتفاق خیابان جمهوری، فقط یک نمونه بسیار بسیار کوچک بود

منبع:شهر خبر

زنان ایرانی در اوج

اطلاعیه شماره 3

کوه‌نوردان و سنگ‌نوردان گرامی:

به مرحله‌ی عملی کار نزدیک می‌شویم! بدین‌وسیله رشته‌ها و فعالیت‌های موردنظر پروژه را به اطلاعتان می‌رسانیم.

 

رشته‌های موردنظر:

ـ کوه‌نوردی داخل کشور

ـ کوه‌نوردی خارج از کشور

ـ سنگ‌نوردی اسپورت

ـ بولدرینگ

ـ دیواره‌نوردی

ـ سنگ‌نوردی سرعتی

ـ یخ‌نوردی

ـ غارنوردی

ـ دره‌نوردی

 

 

فعالیت‌های شاخص مورد نظر پروژه (شامل دو بخش صعودهای دولتی و شخصی خواهد بود):

ـ عضویت در تیم ملی رشته‌ی موردنظر

ـ گشایش مسیرهای سنگ‌نوردی

ـ کسب رکورد در رشته‌های موردنظر

ـ گشایش غارها و غارنوردی‌های شاخص داخلی و خارجی

ـ کسب مقام‌های اول تا سوم در مسابقات داخلی

ـ کسب مقام‌های اول تا دهم در مسابقات آسیایی، اروپایی و جهانی

ـ تلاش برای هشت‌هزار متری‌های هیمالیا

ـ صعود قلل مهم هیمالیا و خارج از کشوری

ـ صعودهای زمستانی انفرادی

ـ صعودهای زمستانی و سرعتی قله‌های بالای 4000 متر

ـ مدرک مربی‌گری درجه 3 به بالا و تدریس در رشته‌ی مربوطه 

 

از دوستان مشمول این پروژه دعوت می‌کنیم رزومه‌های خود را با فرمت‌ ورد (عادی) و فرمت پی دی اف همراه با دو قطعه عکس انتخابی از صعودهایشان به آدرس ای.میل ارائه شده ارسال کنند و از فرستادن آن به آدرس‌های ای.میل یا فیس بوک شخصی مسئولین خودداری کنند. طبیعی‌ست که از پیشنهادات و نظرات شما برای پیشبرد و کیفیت پروژه استقبال خواهیم کرد.

از تمامی دوستان کوه‌نورد و سنگ‌نورد و همچنین باشگاه‌ها و انجمن‌های کوه‌نوردی و فدراسیون کوه‌نوردی تهران و شهرستان‌ها خواهشمندیم که ما را در اطلاع‌رسانی همراهی کنند تا برخی از فعالین مشمول پروژه که دسترسی به اینترنت یا فیس بوک ندارند، از قلم نیفتند.

لازم به تذکر است، در صورتی که از فعالین این رشته‌ها لیست فعالیت‌های مربوطه را به قلم خودشان دریافت نکنیم، ناچاریم برای تکمیل این تحقیق، با تلاش خودمان لیستی از فعالیت‌هایشان تهیه کنیم و احتمال خطا در اینگونه جمع‌آوری اطلاعات اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

در پایان پیشاپیش از دوستانی که همکاری می‌کنند، سپاسگزاریم!

به امید اینکه مستند کردن فعالیت زنان در رشته‌های موردنظر، راه‌گشای آیندگان باشد و با انتشار جلد اول «برگی از تاریخ کوه‌نوردی و سنگ‌نوردی زنان ایران»، دسترسی به لیست صعودهای شاخص در این رشته‌ها امکان‌پذیر باشد و راه را بر پروژه‌های بعدی باز کند.

 

آدرس ایمیل :  womenonthepeak@gmail.com                                

آدرس وبلاگ پروژه :  http://womenonthepeak.persianblog.ir/                         

 

با احترام: سهیلا میرزایی و احسان بشیرگنجی

منبع:برج سینا

زارعی و اعلام وفاداری به آقاجانی


حکایت جالبی است حکایت کوهنوردی و فدراسیون ! در رسانه ها خواندیم رضا زارعی از صادق آقاجانی به عنوان مشاور استفاده خواهد کرد . پیام روشنی که می توان بی ارتباط به رای هایی که در صندوق ریخته شده است نباشد اما وجود فردی مانند آقاجانی در فدراسیون کوهنوردی می تواند چند پیامد داشته باشد . نخست راه برای حضور باند قدیمی فدراسیون که در چند سال اخیر کم و بیش در تنش با شعاعی و هوایی بودند باز خواهد شد و در مرحله دوم حضور این افراد تائید روشی است که در سالها پیش در پیش گرفته بودند .

بی شک نمی توان از همین الان قاطعانه بگوییم در فدراسیون آتی چه خواهد گذشت اما تصور مبهمی که در حال حاضر وجود دارد نشان می دهد رضا زارعی می خواهد 1- به آقاجانی و همراهانش که در انتخابات بی تاثیر نبودند اعلام وفاداری کند 2- همه ی طیف های حال حاضر کوهنوردی فدراسیونی را با خود همراه کند (بر عکس مهندس هوایی ) 3- مسئولیت عملکرد فدراسیون درآینده را متوجه ی کل طیف های کوهنوردی نماید.

فراموش نکنیم رضا زارعی روزگاری برای همین صادق آقاجانی قلم به کتابت صعود دروغین ماکالو برد . 

صادق آقاجانی دو عملکرد شاخص در کارنامه دارد::

1-     در فدراسیون آقاجانی بنیان شرکت های تجاری نهاده شد .

2-     صادق آقاجانی توسط افراد خود ( که زارعی نیز یکی از آنها بود ) هیمالیانوردی دروغین را در کشور بنا نهاد


منبع:کوهستان رامیار

تختی تناقضی در میانه سنت و مدرنیته

در سحرگاه 17 دیماه امسال که خورشید مهرآفرین یکبار دیگر بر ستیغ کوهها بتابد،46 زمستان از مرگ پهلوانی که در سن 36 سالگی چشم بر زندگی فروبست خواهد گذشت.

تختی انسانی که در زندگی با عشق به مردم روزگار گذراند،در مقابل قدرت حاکم سر خم نکرد و چهره ای تاریخی و افسانه ای از او به جای ماند.تاریخی به خاطر آنچه در زندگی او واقعیت داشت و افسانه ای به خاطر بیشتر آنچکه مردم در رویاهای خود از او می پنداشتند.لذا زندگی تختی از تاریخ و واقعیت ها گذشت و به افسانه ها پیوست.اما تختی هم انسانی بود مانند سایرین با نکات مثبت و منفی،زندگی او آسمانی نبود بلکه زمین زی بود و خارج از روابط اجتماعی حاکم بر زندگی نبود.

آنچنانکه آقای بابک تختی(فرزند تختی)گفته است:(البته نقل)تختی هم موجود و انسان بوده است واقعی و نه افسانه ای و اسطوره ای و واقعیتی مجسم بوده مانند سایرین،آنچکه او را اسطوره کرده است خیال اسطوره پرداز مردم و پاسخی که مردم به شخصیت او و باز تابی از نوع رابطه اجتماعی است که او با دیگران و مردم داشته است.شعر زیر که توسط زنده یاد  فریدون مشیری سروده شده است ،در آن واقعیت مرگ تختی بیش  از هر  نظر دیگری نهفته است.

           هفتخوان

چه توفان درین باغ بگشودد ست

 که سرو بلند تناور شکست

 چه شوری در آن جان والا فتاد

 که آن مرد چون کوه از پا فتاد

 چه نیرو سر راه بر او گرفت

 که

 نیرو از آن چنگ و بازو گرفت

 چه خشکی در آن کام آتش فشاند

 که آن تشنه جان را به آتش کشاند

 چه ابری از آن کوه سر بر کشید

 که سیمرغ از قله ها پر کشید

 چه نیرنگ در کار سهراب رفت

 که با مرگ پیچید و در خواب رفت

 چه جادو دل از دست رستم ربود

 که بیرون شد از

 هفتخوانش نبود

 خمار کدامین می اش درگرفت

 که از ساقی مرگ ساغر گرفت

 پدر را ندانم چه بیداد رفت

 که تیمار فرزندش از یاد رفت

متن:بیژن امیری

ادامه نوشته